۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه

اعتراف

امشب می خوام هر طور شده یه شعر واسه چشات بگم
یه شعر که نه صد تا کتاب از همه خوبیات بگم
میخوام با چشمای تو من شب رو چراغونی کنم
می خوام ماه و تو دستای گرم تو زندونی کنم
می خوام با قلب عاشقت تو ابرا خونه بسازم
با شونه های گرم تو یه اشیونه بسازم
می خوام بگم دوست دارم می خوام که باورم کنی
می خوام از اینیم که هست امشب عاشقترم کنی
امشب می خوام تا خود صبح رو شونه هات گریه کنم
می خوام دل کوچیکم و امشب به تو هدیه کنم
می خوام که اعتراف کنم می خوام بگم دوست دارم
شاید که باورت بشه جز تو کسی و ندارم

۱ نظر:

  1. سلام
    ج
    اشعار بسیار زیباو پر احساسی است
    عشق واژه معنا نشدنی است.

    پاسخحذف