نگذار تو را ندیده جان بسپارم / غمگینم و تنها تو مکن ازارم
انقدر غم دوری تو ازرد مرا / دیگر به تو و امدنت شک دارم
این فاصله ها حرف مرا می فهمند / من از غم این فاصله ها بیمارم
هر روز و شبم بدون تو پاییز است / در خانه خود بهار را کم دارم
با امدنت بهار هم می اید / می اید و تا ابد تو هستی یارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر