یک شب برفی بود و تو با من بودی شیطنت های من، تو و برف و سرما
کوچه های برفی،جیغ و داد و فریاد چقدر خوش بودیم،بی خیال از همه جا
ان شب برفی رفت و تو را با خود برد خنده از لبهایم پر کشید و پژمرد
خاطراتش اما در خیالم ماندست خاطراتت باقی و تو رفتی از دست
چه شبی بود ان شب،ولی افسوس گذشت دل من از انشب تا ابد تنها گشت
کوچه های برفی،جیغ و داد و فریاد چقدر خوش بودیم،بی خیال از همه جا
ان شب برفی رفت و تو را با خود برد خنده از لبهایم پر کشید و پژمرد
خاطراتش اما در خیالم ماندست خاطراتت باقی و تو رفتی از دست
چه شبی بود ان شب،ولی افسوس گذشت دل من از انشب تا ابد تنها گشت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر