۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه

در بند

شبی سرد است شبی ارام و خاموش و من با یاد تو،در تو فراموش

در این وحشت سرا می ترسم امشب تو در بند هوس،من رفته از هوش

تو در بند هوس با یار دیگر و من عکس تو بگرفته در اغوش

تو امشب بی خبر از حال زارم و من با خاطراتت خانه بر دوش

تو دور از من و من دور از تو امشب چه اسان می شوم با غم هم اغوش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر