۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه

رنگ و ریا

تو کوچه های بیکسی،کسی به یاد کسی نیست دیگه برای عاشقا حتی یه دلواپسی نیست

پاییز که از راه می رسه هیچکی دلش نمی گیره به جز سه چهار تا قلبی که داره از عشقی می میره

معنی درد و درمون و اینجا کسی نمی دونه حتی به یاد عاشقا چکاوکی نمی خونه

ادما اینجا حتی روی گلا هم پا می زارن پروانه هام اینجا می رن گل ها رو تنها می زارن

خورشیدم اینجا یخ زده،دنیای ادما سیاس خلاصه تا دلت بخواد اینجا پر از رنگ و ریاس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر