۱۳۸۸ خرداد ۱۴, پنجشنبه

یار سفر کرده

صبر ایوب اگر بود به سر می امد

کاش یک بار فقط از تو خبر می امد

من از این بیخبری سخت به تنگ امدهام

کاش ان یارسفر کرده ز در می امد

اینهمه رنج و عذاب سهم من از عشق نبود

کاش یک نامه از ان رفته سفر می امد

کاش بودی و خودت حال مرا می دیدی

کاش ان گمشده با، باد سحر می امد

تو خودش کاش بدانی که چه با من کردی

کاش و ای کاش که این غصه به سر می امد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر