۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

ماه تابانم

وقتی که چشمان تو دیگر حرفی برای من ندارند
دنیای من خاموش و پوچ است با هیچ کس کاری ندارم
وقتی که دیگر در دل خود جایی برای من نداری
من با چه امیدی دلم را دیگر به قلب تو سپارم
ای کاش باور کرده بودی دلتنگت هستم نازنینم
دلتنگیم را دیدی اما گفتی که من باور ندارم
ای ماه تابانم کجایی دیگر نتابیدی به شامم
ای وای من در اسمانم امشب دگر ماهی ندارم
دانی چه می اید به روزم؟ای انکه قلبم را شکستی
من با همان قلب شکسته دور از تو امشب جان سپارم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر