۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

گریه مهتاب

عاقبت لحظه دیدار رسید دیگر ان دلبر و دلدار رسید
او که یک روز مرا ترک نمود باز با چشم خریدار رسید
او که اواز جدایی سر داد باز در عشق گرفتار رسید
نازنینی که به من پشت نمود باز با یک دل بیمار رسید
باز ان گوهر شب تاب رسید لحظه گریه مهتاب رسید
لحظه جوش و خروش دریا،ان سفر کرده بیتاب رسید
قفل صندوقچه اسرار شکست غصه بار سفر خود را بست
دل پریشان شد و طوفان برپا دیده گریان شد و چشمان دریا
بعد یک عمر،فراق و دوری عاقبت بوی خوش یار رسید
سالها این دل من صبر نمود تا که امروز به دلدار رسید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر